مولانا عبدالحمید، روز ١٧ بهمن جاری در مراسم نماز جمعه‌ی زاهدان، با بیان اینکه بسیاری از آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی هنوز برآورده نشده‌اند، بر لزوم «بررسی نقاط قوت و ضعف انقلاب اسلامی» در سالگرد پیروزی انقلاب تاکید کرد.

به گزارش اصلاحوب به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر امام‌جمعه‌ی اهل‌سنت زاهدان، مولانا عبدالحمید پس از تلاوت آیۀ «قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» [اعراف: ١٢٩] اظهار داشت: در چهل‌ودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم. کسانی که سن‌وسال بالایی دارند دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران را به یاد دارند؛ در دوران قبل از انقلاب که در ایران نظام پادشاهی بود، در کشور استبداد حاکم بود و آزادی نبود و کسی نمی‌توانست حرفی بزند و انتقادی بکند؛ اگر کسی حرفی می‌زند و با «اعلیحضرت» (شاه) مخالفت می‌کرد و یا از مقامات و دولتمردان آن زمان انتقادی می‌کرد توسط مأموران ساواک بازداشت و زندانی و به شدیدترین شیوه شکنجه می‌شد.

امام‌جمعه زاهدان افزود: در رژیم سابق هیچ حقی برای مخالفان قایل نبودند. بسیاری از علما به زندان افتادند، ازجمله بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خمینی به عراق و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب به ایرانشهر تبعید بودند، درحالی‌که هیچکدام از این علما اقدام مسلحانه انجام نداده بودند، بلکه فقط حرف می‌زدند و انتقاد و اعتراض می‌کردند، اما نظام استبدادی شاه این حرف‌ها و اعتراضات و انتقادات را هم تحمل نمی‌کرد.

وی در ادامه افزود: ملت ایران نتوانست شرایط سخت، بسته و زورگویی را تحمل کند، لذا به ندای رهبر فقید انقلاب لبیک گفت و قیام کرد.

وی خاطرنشان کرد: بزرگترین مشکل شاه و رژیم سابق این بود که ملت خودش را، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، علما و دانشگاهیان را ندید، حرف مردم را نشنید و به خواسته‌های مردم توجه نکرد. اطرافیان و نزدیکان شاه گزارش‌های غلط به او می‌دادند و می‌گفتند که همه چیز وفق مراد شماست و کسانی که اعتراضات و انتقاداتی می‌کنند دروغ می‌گویند و مخالف کشور و اعلیحضرت هستند، لذا اطرافیان اینگونه نگذاشتند که حرف ملت به گوش شاه برسد.

ایشان ادامه دادند: شاه بعد از اینکه از کشور رفت متوجه اشتباه خود شد و افسوس خورد که کاش صدای ملت را می‌شنیدم و به خواسته‌های آنان توجه می‌کردم، اما این زمان کار از کار گذشته بود و ملت علیه استبداد نظام شاهنشاهی قیام کرده بود.

مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه افزود: یکی از مهم‌ترین اسباب پیروزی انقلاب اسلامی ایران این بود که قیام ملت، مسلحانه نبود؛ مردم برای مقابله با استبداد به زندان رفتند و شکنجه شدند و کشته دادند اما دست به اسلحه نبردند، بلکه فقط صدای اعتراض خود را بلند کردند تا اینکه این انقلاب در پرتو راهنمایی‌های رهبر فقید به پیروزی رسید.

مولانا عبدالحمید در ادامۀ سخنانش به شعارها و اهداف انقلاب مردم ایران اشاره کرد و گفت: ملت ایران در دوران انقلاب شعار «استقلال» و «آزادی» سر دادند. مردم اعلام کردند که ما می‌خواهیم کشورمان به هیچ جایی وابسته نباشد بلکه استقلال داشته باشد و خودمان سرنوشت مملکت خود را تعیین کنند. دومین شعار و خواستۀ ملت ایران این بود که «آزادی» داشته باشند؛ آزادی بیان و قلم وجود داشته باشد و انتقاد آزاد باشد.

وی افزود: خواستۀ ملت ایران در انقلاب اسلامی این بود که عدالت اجرا شود و حقوق ادیان، مذاهب و اقوام مورد توجه قرار گیرند. ملت ایران می‌خواست در کشور و مملکت خود حرمت و شرافتش حفظ شود. ملت ایران با این شعارهای زیبا که زیبندۀ این ملت هم بود به نهضت و جریان انقلاب پیوست و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان خاطرنشان کرد: اکنون که ما در چهل‌ودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم باید نقاط قوت و ضعف خودمان را بررسی کنیم که کدام‌یک از شعارها و اهداف انقلاب اسلامی و آرمان‌های رهبر فقید انقلاب برآورده شده و کدام‌یک از آنها برآورده نشده‌اند.

وی تأکید کرد: سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بهترین فرصت است که ضمن برشمردن خدمات و فعالیت‌هایی که جمهوری اسلامی در طول این چهل‌وسه‌ سال انجام داده و پیشرفت‌هایی که صورت گرفته، کارهای باقیمانده و ضعف‌هایی که وجود دارند هم مطرح شوند و بیان این نقاط ضعف تحمل بشود.

وی افزود: متاسفانه امروزه بسیاری از تعریف و تمجید خوشحال، و از انتقاد ناراحت می‌شوند، درحالی‌که این صفت خوبی نیست و موفقیت انسان زمانی‌ست که به تعریف و تمجیدها زیاد توجه نکند و اگر موفقیتی داشته آن را فضل و توفیق الهی بداند، و از نقدهای سازنده استقبال کرده و دنبال برطرف‌کردن ضعف‌های خود باشد.

خطیب جمعه زاهدان گفت: ما فقط به حرف موافقان توجه نکنیم بلکه حرف مخالفان را هم بشنویم و طیف‌های مختلف جامعه را ببینیم و به خواسته‌ها و انتقادهای آنها توجه کنیم. اگر می‌خواهیم موفق بشویم باید به حرف مخالفان و منتقدان خودمان توجه کنیم، زیرا دوستان معمولا یا عیب‌ها و نقاط ضعف ما را نمی‌بینند و یا اگر می‌بینند هم به‌خاطر مراعات حال ما، چیزی نمی‌گویند. لذا اگر کسی حتی از ما انتقاد تند هم کرد باز هم آن را بشنویم.

مولانا عبدالحمید تصریح کرد: بنده خیرخواهانه و دلسوزانه عرض می‌کنم که مسئولین امر ظرفیت و تحمل خودشان را بالا ببرند و حرف مخالفان و منتقدین را گوش کنند. بنده هرگز خوشحال نمی‌شوم که مخالفان به بیگانگان نامه بنویسند و گلایه‌ها و شکایت‌های خودشان را آنجا مطرح کنند، بلکه زمانی خوشحال می‌شوم که بتوانیم این گلایه‌ها و شکایت‌ها را در داخل مطرح کنیم.

وی خاطرنشان کرد: خشونت مردود است و هیچ‌کسی خشونت را قبول ندارد، اما تا جایی که قانون اجازه داده است انتقادها شنیده شده و حتی تجمعات اعتراضی تحمل بشوند. باید راه و مسیر خودمان را در پرتو همین انتقادات و اعتراض‌ها پیدا کنیم.

امام‌جمعه زاهدان افزود: ما در ایران اسلامی با هم پدر و فرزند و برادر و خواهر و به‌منزلۀ اعضای یک خانواده هستیم؛ ایران متعلق به یک دین و مذهب و قشر خاص نیست، ایران فقط متعلق به شیعه‌های مسجدی و یا شیعه‌های غیرمسجدی نیست، بلکه ایران متعلق به دیندار و غیردیندار و نمازی و بی‌نماز است و همه باید دیده شوند و به حقوق همه توجه و رسیدگی شود.

چه اشکالی دارد درِ زندان‌های خود را برای بازدید نمایندگان حقوق بشر باز کنیم؟

مولانا عبدالحمید در ادامه به رعایت «حقوق زندانیان» نیز تاکید کرد و گفت: زندانیان هم انسان هستند و حق دارند حرف بزنند و از خود دفاع کنند. لذا حقوق زندانیان هم باید رعایت شود. امروز سازمان‌های حقوق بشری علیه ما اعتراض می‌کنند. چه اشکالی دارد که ما درِ زندان‌های خود را باز کنیم و شرایط را برای بازدید نمایندگان حقوق بشر از زندان‌ها فراهم کنیم؟

مولانا عبدالحمید آزادی موسوی و کروبی را خواستار شد و گفت: درخواست بنده آن است که آقایان موسوی و کروبی را آزاد کنید. این افراد برای کشور و انقلاب زحمت کشیده‌اند، اگرچه هیچ‌کسی نیست که از او خطا سر نزده باشد، اما باید از عفو و گذشت کار گرفته شود؛ این به خیر و صلاح کشور و نظام است.

وی در ادامۀ سخنانش خاطرنشان کرد: هر اعترافی که به زور و یا تعزیری گرفته شود مغایر با قوانین اسلام است. از دیدگاه شریعت اسلام قاضی نمی‌تواند بر اساس اعتراف‌گیری‌های اجباری حکم صادر کند. چنان‌که مشخص نیست احکام اعدام برخی افراد تحت چه شرایطی صادر شده و چگونه از آنان اعتراف گرفته شده است؛ مشخص نیست آیا روند دادرسی عادلانه بوده یا خیر.

وی گفت: اگر بنده در زمینه تأمین آزادی‌ها اختیاراتی می‌داشتم چنان عمل می‌کردم که ما با سازمان‌های حقوق بشر رقابت کنیم. اگر بنده اختیار می‌داشتم اجازه نمی‌دادم مخالفین بنده حتی یک روز هم در زندان بمانند، بلکه دستور آزادی همه را صادر می‌کردم و می‌گفتم از بنده انتقاد کنید.

قوای سه‌گانۀ نظام برای مردم تریبون آزاد بگذارند/ بیست سال است که با رهبری از نزدیک به‌صورت گفتمانی دیدار نکرده‌ام

امام‌جمعه زاهدان «آزادی بیان» را از مهمترین اقتضائات «جمهوریت» دانست و گفت: ملت عزیز ایران به سیستم حکومتی «جمهوری اسلامی» رأی داده است؛ جمهوریت یعنی حرف و انتقاد در آن آزاد است و مردم ولی‌نعمت هستند و سرنوشت را تعیین می‌کنند، و اسلامیت هم یعنی قوانین باید اسلامی باشد. لذا ما باید بررسی کنیم که تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده‌ایم؟

وی در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر بنده قوای سه‌گانۀ نظام (دولت، مجلس و قوه قضائیه) باید بحث آزاد و تریبون آزاد بگذارند و حتی معتقدم مقام معظم رهبری هم اجازه بدهند مردم بتوانند با ایشان ملاقات کنند.

مولانا عبدالحمید گفت: مقام معظم رهبری از لحاظ سنی از بنده بزرگتر هستند و بنده از رفقای ایشان هستم، البته ایشان بزرگ همۀ ما و رهبر مملکت هستند، اما بنده مدت مدیدی؛ شاید نزدیک بیست سال است که نتوانسته‌ام با ایشان از نزدیک به‌صورت گفتمانی دیدار کنم.

وی افزود: البته ما رئیس‌جمهور و وزرا را می‌بینیم، اما مهمترین اختیارات در دست رهبر معظم انقلاب است و درخواست ما آن است که طیف‌های مختلف بتوانند با ایشان ملاقات کنند و حرف خودشان را بزنند. نباید فقط حرف افرادی که حرف‌های خوبی که سبب خوشی می‌شوند شنیده شود، بلکه باید حرف کسانی شنیده شود که واقعیت‌ها و حقایق را می‌گویند، حتی اگر این واقعیت‌ها تلخ باشند.

مدیر دارالعلوم زاهدان گفت: بنده معتقدم در مدرسه‌ای که داریم [دارالعلوم زاهدان] مسئولین باید انتقادها را گوش کنند. بنده هم این حق را به همه می‌دهم که از بنده انتقاد کنند، حتی اگر در این انتقادها بی‌انصافی بشود باز هم راضی هستم و آن را می‌شنوم. همۀ ما باید ظرفیت خودمان را بالا ببریم.

وی اظهار داشت: ما باید تریبون آزاد بگذاریم و اجازه دهیم علمای شیعه و سنی، دانشگاهیان و اقشار مختلف جامعه حرف خودشان را بزنند و انتقاد کنند، البته انتقاد باید سازنده و منصفانه باشد و تخریب و توهین نباشد. درجایی که خدمتی انجام شده مورد تذکره قرار گیرد و نقاط ضعف هم بیان شوند.

امام‌جمعه زاهدان از عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در برنامه‌هایشان نیز انتقاد کرد و گفت: هدف اصلاح‌طلبان آن بود که در جامعه اصلاحات بیاورند، اما بنده معتقدم که اصلاح‌طلبان در این زمینه موفق نشدند. اصلاح‌طلبان باید تریبون آزاد بگذارند و اجازه بدهند از آنها انتقاد شود تا بتوانند ضعف‌های خودشان را برطرف کنند.

بند ممنوعیت کاندیداتوری اهل‌سنت برای ریاست‌جمهوری که اولین گام در راستای تبعیض است، از قانون اساسی برداشته شود / امیدواریم در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری حداقل یک کاندیدای اهل‌سنت داشته باشیم

مولانا عبدالحمید در سخنانش اشاره‌ای هم به یکی از بندهای قانون اساسی در مورد ریاست‌جمهوری داشت و گفت: شعار «ایران برای همۀ ایرانیان» شعار زیبایی‌ست، اما متاسفانه به آن جامه عمل پوشانده نشده است. در قانون اساسی آمده است که اهل‌سنت نمی‌تواند رئیس‌جمهور بشود، درحالی‌که این اولین گام در راستای تبعیض است و باید تغییر داده شود.

وی خاطرنشان کرد: اگرچه قانون اساسی ما یکی از بهترین قانون‌های دنیاست، اما اکنون که چهل‌ودو سال از تدوین قانون اساسی می‌گذرد تجربه ثابت کرده که بسیاری از بندهای آن مفید نبوده و جواب نداده‌اند و نیاز به تغییر دارند. ما باید به سوی تکامل حرکت کنیم.

مدیر دارالعلوم زاهدان تصریح کرد: امیدواریم در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری حداقل یک کاندیدای اهل‌سنت داشته باشیم. جامعه اهل‌سنت در دوازده دورۀ قبلی به یک کاندیدای شیعه رأی دادند، در این دوره عزیزان شیعه و اهل‌سنت با هم به یک اهل‌سنت رأی بدهند. چه اشکالی دارد که یک اهل‌سنت ایرانیِ اصیلِ تقریبی به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شود؟

وی افزود: ما (اهل‌سنت) چهل‌ودو سال در خدمت شما بودیم، حالا اجازه بدهید که یک دورۀ چهار ساله ما باشیم و به ما اختیارات هم داده شود؛ آن‌موقع عملکرد ما را ببینید.

امام‌جمعه زاهدان در ادامه افزود: غرب در کنار تمام عیب‌هایی که دارد، اما یک نقطۀ مثبت هم دارد که کاش ما این نقطۀ مثبت را می‌داشتیم و آن اینکه در آمریکا یک آفریقایی‌تبار (اوباما) می‌تواند رئیس‌جمهور بشود و یک هندی‌تبار می‌تواند معاون رئیس‌جمهور بشود.

وی خاطرنشان کرد: مگر شیعه و سنی با هم برابر نیستند؟ چرا اهل‌سنت در ایران اسلامی نتواند رئیس‌جمهور شود؟ این سؤالی‌ست که بنده مطمئنم کسی پاسخی برای آن ندارد. بنده آن‌دسته از علمای شیعه و سنی را قبول ندارم که دیدگاه مذهبی دارند، ما باید به اصل اسلام فکر کنیم. دیدگاه‌های مذهبی مغایر با ظرفیت اسلام، قرآن و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم است.

نگران بازداشت‌های اخیر در کردستان و اجرای احکام اعدام در سیستان‌وبلوچستان هستیم/ بسیاری از قوانین جزایی کشور ازجمله قوانین مربوط به مواد مخدر نیاز به اصلاح دارند

مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنان‌شان به بازداشت‌های اخیر در کردستان اشاره کرد و گفت: اخیرا در کردستان دستگیری‌ها و بازداشت‌هایی صورت گرفته است و از آنجایی که علت این بازداشت‌ها معلوم نیست ما نگران هستیم. از مسئولین می‌خواهیم که هرچه زودتر وضعیت آنان را مشخص کنند. همچنین عدۀ زیادی هم در زندان‌های سیستان‌وبلوچستان منتظر اجرای حکم اعدام هستند.

وی خاطرنشان کرد: کسی که مرتکب قتل شده باید قصاص شود و این قانون شریعت اسلام است. اگر بنده هم قاضی باشم حکم قصاص کسی را که مرتکب قتل شده صادر می‌کنم، زیرا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «مَن قَتل قَتَلناهُ». البته اینکه کسی از اولیای مقتول رضایت بگیرد یا مصالحه کند موضوع دیگری است.

امام‌جمعه زاهدان اظهار داشت: از دیدگاه شریعت و قانون اسلام کسی که مرتکب قتل نشده، یا در یک گروه مسلحانه رفته ولی قبل از دستگیری و یا در زندان پشیمان شده است، نباید اعدام بشوند، بلکه در زندان نگهداری شوند تا اصلاح شوند. ما باید همان رفتاری را که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و سیدنا علی رضی‌الله‌عنه با مخالفان خود داشتند داشته باشیم.

وی اضافه کرد: بسیاری از قوانین جزایی کشور به‌ویژه قوانین مربوط به مواد مخدر نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند. نظر بنده آن است که جناب آیت‌الله رئیسی، رئیس محترم قوۀ قضائیه که شخصیت بسیار باتجربه و بزرگواری‌ست و ما با هم رفاقت داریم، حداقل بین علمای شیعه و سنی در مورد قوانین جزایی و قضایی جلسۀ علمی برگزار کنند و با همدیگر صحبت کنیم و این قوانین بررسی شوند.

مولانا عبدالحمید گفت: ما هم نقاط ضعفی داریم و باید در این زمینه تریبون آزاد بگذاریم، چنان‌که بعد از انتخابات مجلس اخیر در زاهدان، ما جلسۀ بحث آزاد برگزار کردیم و دانشگاهیان و فرهنگیان آمدند و انتقادات خود را مطرح کردند.

داشتن کشوری امن و آباد حق ملت افغانستان است/ مردم عزیز افغانستان از اجرای قوانین اسلامی در کشورشان نهراسند

مولانا عبدالحمید در بخش پایانی سخناش به مذاکرات صلح در افغانستان اشاره کرد و گفت: ما بسیار خوشحالیم که از افغانستان بوی صلح و خروج نیروهای بیگانۀ اشغالگر به مشام می‌رسد و ملت این کشور نوید صلح را می‌شنود.

وی ادامه داد: همچنین برای ما بسیار خوشحال‌کننده است که طالبان و دولت افغانستان با یکدیگر به میز مذاکره بنشینند، اما توصیۀ ما آن است که طرفین مذاکره در این مذاکرات از همدیگر ظرفیت نشان بدهند.

امام‌جمعه زاهدان در ادامه خاطرنشان کرد: نکتۀ مهمی که در این‌خصوص خواستم بگویم آن است که مردم عزیز افغانستان از اجرای قوانین اسلام نهراسند. اگر ملت افغانستان بتواند حکومت محمد رسول‌الله و خلفای راشدین را برقرار کند این کشور از لحاظ ظاهری و باطنی و علمی، و مادی و معنوی پیشرفت می‌کند.

وی افزود: این آرزوی ماست که جهانیان حداقل در یک جای دنیا به چشم خود ببینند که آزادی واقعی و حقوق بشری که در آن حقوق ادیان و مذاهب و اقوام رعایت می‌شود و در اسلام وجود دارد چیست و بدانند که در دین اسلام چه اندازه آزادی و ظرفیت وجود دارد.

مولانا عبدالحمید در ادامه افزود: مردم عزیز افغانستان که دوران آوارگی و گرسنگی را گذرانده‌اند و داشتن کشوری آباد و امن حق آنهاست، اگر می‌خواهند به کشورشان بازگردند و در آنجا در امنیت و رفاه زندگی کنند، اسلام را تجریه کنند و از اسلام نهراسند و به برنامه‌های اسلام‌هراسی غیرمسلمانان توجه نکنند.

وی تاکید کرد: اگر اسلام واقعی و کامل به شیوۀ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیاده شود، تمام مشکلات برطرف می‌شوند. در اسلام محمدی که همۀ مسلمانان آن را قبول دارند، آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم دو روز پی‌درپی از غذا سیر نشدند؛ ما دست و پای چنین حاکمی را می‌بوسیم که وقتی از دنیا می‌رود فقیر باشد، اما مردم در نعمت به‌سر می‌برند.

مدیر دارالعلوم زاهدان اظهار داشت: در عدالت اسلام، قاضی شریح که توسط حضرت علی منصوب شده، در یک مسأله علیه حضرت علی و به نفع یهودی حکم صادر می‌کند. یا اینکه وقتی حضرت عمر که خطاب به مسلمانان می‌گوید اگر من از سیرت پیامبر خدا منحرف شوم شما چکار می‌کنید؟ یک اعرابی بلند می‌شود و می‌گوید تو را با این شمشیر راست خواهیم کرد. به‌راستی آیا دنیا می‌تواند چنین آزادی و عدالتی را نشان بدهد؟ اگر هر کدام از افغان‌ها بتوانند چنین آزادی و عدالتی را در افغانستان اجرا کنند ما دست او را می‌بوسیم.